آسمان آبی

داستان کوتاه

آسمان آبی

داستان کوتاه

تو که احساست لطیفه

۱ـ   دوستهای شاد و خوش و خرم و سر حالت  رو برای خودت نگه دار!

آدمهای بی حس و حال تو رو هم بی حال می کنن
 
   
2-   دائم در حال یادگیری باش!
سعی کن بیشتر راجع به کامپیوتر، کارهای دستی، باغبانی و خلاصه هرچی که فکرمیکنی یاد بگیری
هیچوقت نگذار مغزت بی کار بمونه
"مغز بیکار پاتوق شیطانه"
این شیطان هم اسمش آلزایمر ِ
 
  
3ـ از چیزهای ساده، لـــذت ببر
 
 
  
 4-   اغلب بخنـــــد، خنده­های طولانی
اونقدر بخند که نفست بند بیاد
اگه دوستی داری که خیلی باهاش می خندی، پس خیلی باهاش وقت بگذرون 

 5-   گاهی اوقات کمی هم اشک بریز
سختی کشیدن هست، غمگین بودن هست، اما ادامــه بده
تنها کسی که تمام طول زندگیمون کنار ماست، خود مــا هستیم
پس تا وقتی که زنده­هستی زندگی کن
   
6-   دور و اطرافت رو با آدمها و چیزهایی پُرکن که دوستشون داری
با د وستها و فامیل، با یادگاری­هات، موسیقی، گل و گیاه و خلاصه هرچیزی که باعث خوشحالی­ات میشوند.
خوب حالا خونه­ات پناهگاه و محل آرامشت شد؟
 بگو ببینم، رابطه­ات با خدا چطوره؟
 
  
 7- سلامتیت رو جشن بگیر و بهش اهمیت بده!
اگر سالمی، سعی کن این وضعیت رو حفظ کنی
اگر وضعت متغیره، سعی کن متعادلش کنی و حالت رو بهتر کنی
اگر هم فکر می کنی تنهایی از پسش بر نمی آیی،از یک نفر کمک بگیر
 
  
8-   به سمت ناراحتی­هات سفر نکن!
برو به یک مرکز خرید، برو به یک محله دیگر، حتی برو یه کشور دیگر
اما هیچ وقت جایی نرو که باعث سرافکندگی و احساس گناهت بشه
  
  
 9-   از هر فرصتی که داری استفاده کن و به همه کسانی که دوستشون داری، عشقت رو نشون بده
  
 
 
 
 
 
نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 08:48 http://ro0oz.blogsky.com

مطلب زیبایی بود...مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد