آسمان آبی

داستان کوتاه

آسمان آبی

داستان کوتاه

انسانیت

جایی که ارزش زن به زیبایی 

و ارزش مرد به دارایی اوست 

دنبال اندیشه و انسانیت نگرد!!


نظرات 2 + ارسال نظر
سهراب دوشنبه 4 آذر 1392 ساعت 08:12

زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسباب کشی کردند. روز بعد هنگام صرف صبحانه زن متوجه شد که همسایه اش در حال آویزان کردن رخت های شسته است.

رو به همسرش کرد و گفت: لباس ها را چندان تمیز نشسته است. احتمالا بلد نیست لباس بشوید شاید هم باید پودرش را عوض کند.

مرد هیچ نگفت.مدتی به همین منوال گذشت و هر بار که زن همسایه لباس های شسته را آویزان می کرد، او همان حرف ها را تکرار می کرد.

یک روز با تعجب متوجه شد همسایه لباس های تمیز را روی طناب پهن کرده است به همسرش گفت: یاد گرفته چه طور لباس بشوید.

مرد پاسخ داد: من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجره هایمان را تمیز کردم!

هادی شنبه 9 آذر 1392 ساعت 11:33 http://man-to-ooooo.mihanblog.com/

سلام.
ارزشها اینجوریه دیگه چاره ای هم نیست.
از قدیم همینجوریا بوده حالا که دیگه فقط شده همینا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد