آسمان آبی

داستان کوتاه

آسمان آبی

داستان کوتاه

خداروشکر

 خدارو شکر
خدا رو شکرکه گاهی اوقات بیمار میشوم
این یعنی اغلب اوقات سالم هستم
خدا رو شکر که هر روز صیح باید با زنگ ساعت بیدار شوم
این یعنی من هنوز زنده ام
خدا رو شکر که هر روز صر وصدای همسایه رو میشنوم
این یعنی من هنوز میشنوم
خدا رو شکر که خرید هدایای سال نو جیبم را خالی میکند
این یعنی من عزیزانی دارم که میتوانم برایشان هدیه بخرم
خدا رو شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم
این یعنی توان سخت کار کردن را دارم
خدارو شکر که این همه شستنی واتو کردنی دارم
این یعنی من لباس برای پوشیدن دارم
پس نتیجه میگیرم انسان در تمام لحظات باید
خدا رو شکر کند چون در نهایت  هر چیزی که پیش می اید در مصلحت اوست
چه خوب وچه بد  

 

نظرات 4 + ارسال نظر
مهدی احمدی یکشنبه 18 مرداد 1388 ساعت 17:35 http://mdy.mihanblog.com

جالب بود

rewqq دوشنبه 19 مرداد 1388 ساعت 08:45

خدارو شکرمن کسی رو دوست دارم که نبود اون واسم مرگه

rewqq یکشنبه 25 مرداد 1388 ساعت 12:07

در اوج یقین اگر چه تردیدی هست / در هر قفسی کلید امیدی هست

چشمک زده ستاره در شب یعنی / تو چمدان ماه ، خورشیدی هست . . .

ღ♥ღ

آتوشا یکشنبه 25 مرداد 1388 ساعت 13:37

مردی در عالم رویا فرشته ای را دید که در یک دستش مشعل ودر دست دیگرش سطل آبی گرفته بود و درجادهای روشن وتاریک راه می رفت مرد جلو رفت واز فرشته پرسید این مشعل وسطل آب را کجا می بری؟فرشته جواب داد:می خواستم با اینمشعل بهشت راآتش بزنم وبااین سطل آب آتش های جهنم راخاموش کنم وببینم اون وقت چه کسی فقط به خاطر خدا عبادت می کنه..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد