آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند.
اما نه وقتی که در میانشان هستی، نه...
آن جا که در میان خاک خوابیدی؛
«سنگ تمام» را می گذارند و می روند ...!
تمام محبت خود را به یکباره
برای دوستت ظاهر مکن؛
زیرا هر وقت اندک تغییری مشاهده کرد
تو را دشمن می پندارد ...
دیشب خدارو دیدم...
گوشه ای آرام میگریست...
من هم کنارش رفتم و گریستم...
هر دو یک درد داشتیم ...
" آدم ها...."
عجب از آدمایی،
که نشانههایت را میبینند و انکارت میکند ...
و عجب از تو،
که انکارشان را میبینی و مهربانی میکنی . . .