روز قسمت بود. خدا هستی را قسمت می کرد. خدا گفت : " چیزی از من بخواهید. هر چه که باشد، شما را خواهم داد. سهمتان را از هستی طلب کنید زیرا خدا بسیار بخشنده است." و هر که آمد چیزی خواست. یکی بالی برای پریدن و دیگری پایی برای دویدن. یکی جثه ای بزرگ خواست و آن یکی چشمانی تیز. یکی دریا را انتخاب کرد و یکی آسمان را. در این میان کرمی کوچک جلو آمد و به خدا گفت :" من چیز زیادی از این هستی نمی خواهم. نه چشمانی تیز و نه جثه ای بزرگ. نه بالی و نه پایی ، نه آسمان ونه دریا. تنها کمی از خودت، تنها کمی از خودت را به من بده." و خدا کمی نور به او داد. نام او کرم شب تاب شد. خدا گفت :" آن که نوری با خود دارد، بزرگ است، حتی اگربه قدر ذره ای باشد. تو حالا همان خورشیدی که گاهی زیر برگی کوچک پنهان می شوی." و رو به دیگران گفت :" کاش می دانستید که این کرم کوچک ، بهترین را خواست. زیرا که از خدا جز خدا نباید خواست." هزاران سال است که او می تابد. روی دامن هستی می تابد. وقتی ستاره ای نیست چراغ کرم شب تاب روشن است و کسی نمی داند که این همان چراغی است که روزی خدا آن را به کرمی کوچک بخشیده است.
داستان کوتاه مهر مادر
یه فرشته ی زیبا که اومده بود زمین میخواست برگرده پیش خدا خواست از زمین یه چیزی به یادگار با خودش ببره کمی رفت تا رسید به یه گل زیبا گفت اینو با خودم می برم چند قدم که رفت رسید به کودکی که داشت می خندید فرشته گفت لبخند زیبای کودک را هم با خود می برم به راهش ادامه تا رسید به مادری که کنار گهواره ی کودکش نشته و با مهر و محبت مادرانه او را می خواباند تصمیم گرفت آن را هم با خود ببرد پس به سوی بهشت روانه شد به در بهشت که رسید نگاهی به چیز هایی که با خود آورده بود کرد دید آن گل زیبا پزمرده شده بود خنده ی آن کودک تبدیل به گریه شده بود تنها چیزی که تغییر نکرده بود ، مهر آن مادر بود.
فقط می توانم بگویم عالی
یه سری هم به مابزن
دانستنی هایی از حیوانات
موریانه تنها موجودی است که پس از بمباران اتمی هیروشیما زنده ماند.
قدرت آرواره یک تمساح با شدت فرو افتادن یک کامیون از فراز صخره برابری می کند.
اگر کسی در میان آرواره های یک تمساح قرار بگیرد و سعی کند که از آنها خارج شود مانند این است که بخواهد یک کامیون را از روی خودش بردارد که این کار نشدنی است.
یکی از معجزه های طبیعت مغز انسان است که تا بحال بشر با تمام تلاشهایش تنها 1% آن را شناخته است
در میان حیوانات صدای اردکها هیچ وقت اکو و پژواک نمیشود و هیچکس هنوز علت این موضوع را نمیداند.